English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8878 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cargo master U هواپیمای کارگوماستر
cargo master U نوعی هواپیمای باری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cargo U محموله دریایی بار
cargo U کالا
cargo U بار
cargo U بارکشتی
cargo U محموله کشتی
cargo U محموله
cargo transporter U کانکس
cargo documentation U بارنامههای کشتی بارنامه کردن
cargo net U تور بارگیری
cargo insurance U بیمه محمولات
cargo liner U کشتی باری
cargo liner U مسافری
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
cargo manifest U فهرست بار
cargo manifest U افهارنامه شرح محموله کشتی
cargo insurance U بیمه بار
cargo insurance U بیمه محموله
bulk cargo U محموله حجیم
bulk cargo U کالای فله بار فله
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
bulk cargo U بار فله
cargo compartment U دهلیز بار
cargo boat U کشتی بارکش
cargo boat U کشتی باری
cargo checking U بازرسی بار
cargo checking U بازرسی کردن محمولات
bulk cargo U بارحجیم بار عمده
bulk cargo U بار یک پارچه
cargo hook U قلاب بار
cargo reception U قبولمحمولهبار
cargo hold U نگهداریمحمولهبار
cargo dispatch U توزیعمحمولهبار
accompanying cargo U بار همراه
air cargo U بارهای محمول هوایی
air cargo U بارهوایی
cargo delivery U تحویل بار
bulk cargo U بار قوال
cargo compartment U اطاق بار
loose cargo U باربسته بندی نشده
cargo documentation U ثبت محمولات کشتی
frustrated cargo U کالای متروکه
floating cargo U باری که باکشتی حمل میشود
frustrated cargo U کالای سرگردان
labeled cargo U کالای ویژه
general cargo U بار عمومی
general cargo U کالای معمولی
return cargo U محموله برگشت
floating cargo U باری که دردریا است
outbound cargo U بارخروجی
inbound cargo U کالای تخلیه نشده
inbound cargo U کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
outbound cargo U بار خارج از کشور
jettison of cargo U محموله را به هنگام خطر به دریا ریختن
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
loose cargo U بار روباز
loose cargo U بار باز
flatted cargo U بار هموار و صاف
flatted cargo U بار تخت
cargo whip U طناب بوم اسکله
cargo transporter U جعبه حمل بار درهواپیما یا ناو سکوی حمل بار
general cargo U بار متفرقه
cargo transport U هواپیمای ترابری
vehicle cargo U بار تریلی دار
cargo sling U طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
deck cargo U بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
cargo ship U کشتی باری
vehicle cargo U بار چرخدار
cargo port U دریچه بارگیری ناو
cargo plan U طرح بارگیری ناو
deck cargo U بار روی عرشه
unitized cargo U تک محموله
break bulk cargo U محموله بسته بندی شده
allowable cargo load U بار مجاز
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
cargo tie down point U محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
attack cargo ship U ناو باربری تهاجمی
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
combat cargo officer U افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
general cargo rate U نرخ محل بار متفرقه
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
allowable cargo load U فرفیت بار مجاز هواپیما
break bulk cargo U محمولات تفکیک شده
allowable cargo load U حداکثربار مجاز
crossover cargo deck line U خطعرضیباراندازعرشه
master of U سرپرست گروه شکار روباه
master U کسب مهارت کردن
the master U خداوند
to be a master of U دارا بودن
to be a master of U در اختیار خودداشتن
master U چیره دست شدن
master off U استاد شمشیربازی
the master U در
master U 1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master U تسلط یافتن
master U ماهر شدن در چیزی
master U کاپیتان کشتی
master U استاد شطرنج
master U مخدوم
master U اصلی
master U رام کردن
master U تسلط یافتن بر
master U چیره دست
master U ارباب استاد
master U کارفرما
master U رئیس
master U مدیر مرشد
master U دانشور
master U پیر
master U صاحب
master U ماهرشدن
master U خوب یادگرفتن
master U استادشدن
master U قطعه کار اصلی
master U جامع
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master U مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
master U ارباب صاحب
master U ماهر شدن
master U مدل اصلی
master's U فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
old master U نقاشی هر یک از این هنرمندان
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
old master U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
master U سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master U کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master U سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
master sergeant U سرگروهبان
master sergeant U استوار ارشد نیروی زمینی
master stroke U هنر نمایی
master routine U شاه روال
master tape U شاه نوار
master service U انشعاب اصلی
master slave U ارباب و برده
master slice U شاه قاچ
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
master stroke U استادی
master stroke U شاهکار
master station U پست اصلی مخابرات
master race U نژاد برتر
master mode U وضعیت اصلی
master mode U حالت راهبر
master of the horse U کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
master of the time U صاحب الزمان
master rod U شاتون اصلی
master physician U سر پزشک
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master plot U نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
master program U شاه برنامه
master mind U عقل کل
master tournament U مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
master workman U سر کارگر
pilot master U سر راهنما
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
Master of Science U فوقلیسانسMSc-
ring master U رئیس سیرک
sailing master U افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
scout master U در پیشاهنگی :سر رسد
ship's master U افسرارشد کشتی
singing master U اموزگار سرایش
taxing master U مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
question-master U فردپرسشگردریکمسابقهیاامتحان
wagon master U مسئول واگن
truck master U مامور یا سرپرست چندکامیون
master cord U ریسماناصلی
whore master U جنده باز
master workman U استاد کار
master workman U سرکارگر
master agreement U چهارچوب توافق [حقوق]
master agreement U توافق اولیه
master's certificate U گواهینامه فرماندهی
They all acknowledge him master . U همه او را به استادی قبول دارند
To be a master of ones craft. U درفن خود استاد بودن
ship's master U کاپیتان کشتی تجاری
mint master U رئیس ضرابخانه
missile master U دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
wagon master U رئیس قطار
master mind U فکر بزرگ
harbor master U رئیس بندر
globe master U نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
french master U فرانسه
french master U اموزگار
drop master U سرپرست پرش
drop master U مدیر پرش
drill master U مشق دهنده
dock master U راهنمای حوض
harbor master U مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
harbor master U راهنمای بندر
head master U مدیر اموزشگاه
Recent search history Forum search
1آنتن مرکزی
1کارشناس ارشدبرنامه ریزی آموزشی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com